کتابی که همه باید آن را بخوانند؟
به نام خداوند آگاهی و آزادی. کتابی که همه باید آن را بخوانند یکی از بهترین و کاربردیترین کتابها و یکی از قدرتمندترین منابع آموزشی است که تا به حال نوشتهام. این کتاب بینظیر در مورد ساختارها و مدلهای افزایش اعتمادبهنفس و عزتنفس در تمام جنبههای زندگی صحبت میکند و نگرشها و روشهای عملی زیادی در این زمینه در اختیار شما قرار میدهد. اگر علاقهمند هستید بدانید چرا باید تمامی افراد این کتاب را مطالعه کنند، حتماً به سرفصلها و مباحث مختلف آن که در لینک زیر قرار داده شده است نگاهی بیندازید و ادامهی مطالب این صفحه را نیز تا انتها بخوانید.
اکثر انسانها تمایل دارند به رشد و پیشرفت دست پیدا کنند و خواهان ایجاد تغییر و تحولات اساسی در تمام جنبههای زندگی خود هستند. تمایل انسان به پیشرفت و رسیدن به خواستههایی که نیازهای زندگی او را برآورده میکنند، امری بسیار طبیعی و حیاتیست. افراد بدون وجود این نیازها و خواستهها انگیزهای برای حرکت در زندگی خود نخواهند داشت و قادر نخواهند بود اهداف و مسیر مشخصی را برای خود تعیین کنند.
از طرفی دیگر برخورد با چالشها و نیازها هم نمیتواند تنها دلیل حرکت و موفقیت افراد باشد. چرا که انسانهای زیادی به پول و ثروت نیاز دارند، ولی هرگز به آن دست پیدا نمیکنند و تا آخر عمر خود در فقر و سختی به سر میبرند. یا افراد زیادی هستند که در زمینهی سلامتی به چالش برخوردهاند و باید فکری برای سلامتی و جسم خود کنند، ولی هرگز حرکتی نمیکنند با اینکه میدانند باید بهای سنگینی را بهخاطر این بیتوجهی و بیفکری بپردازند و ممکن است خود را به کام مرگ بکشانند.
چه اتفاقی میافتد که تعدادی از این افراد در برخورد با چالشها و نیازهای زندگی میتوانند به سمت تغییر و موفقیتهای خیلی بزرگ حرکت کنند، ولی دستهی دیگر که درصد بسیار زیادی از مردم جهان را در برمیگیرد در برخورد با شرایط سخت و نیازها دچار احساس ضعف و ناتوانی میشوند و نهتنها به موفقیتی نمیرسند، بلکه این تضادها و چالشها باعث از بین رفتن آنها میشود.
1- این تفاوتها از کجا نشأت میگیرد؟
2- دلیل واقعی تجربیات و نتایج متفاوت هر انسانی چه میباشد؟
3- اصلاً عامل اصلی موفقیت افراد در زمینههای مختلف زندگی چیست؟
4- چرا عدهای در جهان زندگی سرشار از سلامتی، ثروت، امنیت و آرامش دارند و عدهای دیگر در فقر و بدبختی و بیماری و ترس زندگی میکنند؟
5- چطور میشود که تعدادی از افراد توانایی حل مسائل را دارند و میتوانند به نیازهای خود پاسخ دهند، ولی برعکس افرادی هستند که در برابر مسائل و برخورد با نیازها احساس عدم توانایی و ناراحتی میکنند و تمام امید و انگیزهی خود را از دست میدهند؟
بهنظر من اینها میتوانند مهمترین سؤالات زندگی هر شخصی باشند. پاسخ دادن به آنها دریچهی جدیدی از نعمتها و ثروتهای بینهایت این جهان را به روی ما باز میکند. من سالهای زیادی از عمر خود را صرف تحقیق و مطالعه در این زمینه کردهام تا متوجه شوم علت خوشبختی و ناکامی افراد چیست و چطور میتوانم مانند هزاران و میلیونها انسان موفق به اوج توانمندیهای خود دست پیدا کنم و خوشبختی و سعادت واقعی را در تمام ابعاد زندگیام، بدون هیچ محدودیتی تجربه نمایم.
بعد از سالها یادگیری، مطالعه و تحقیق در زمینههای مختلف و زندگی افراد موفق جهان و آموزش دادن به دیگران و ایجاد تغییرات بسیار بزرگی در تمام جوانب زندگیام، بهجرأت میتوانم بگویم یکی از ضروریترین و مهمترین عوامل تغییر و موفقیت افراد داشتن احساس عزتنفس یا ارزشمندی و اعتمادبهنفس یا توانمندیست. هیچ جنبهای از زندگی انسان وجود ندارد که تحتتأثیر این دو عامل حیاتی نباشد و هیچ تصمیم مهمی نیز خارج از محدودهی عزتنفس و اعتمادبهنفس گرفته نمیشود. این مهمترین دلیلیست که هر فرد باید با مفهوم عزتنفس و اعتمادبهنفس آشنا شود و هر روزه به سمت رشد و پیشرفت در این مسیر حرکت کند.
هرچند در ادامه تعاریف بسیار جامع و کاربردی را ارائه خواهم کرد، ولی در یک تعریف و نگاه کلی میتوان اعتماد بهنفس و عزتنفس را چنین دانست: اعتمادبهنفس یعنی اعتماد به خود و تواناییهای خود و عزتنفس میزان ارزشمندی و احساس شایستگی و لیاقتی است که برای خویش قائل هستیم. آیا فعالیت و قسمتی در زندگی شما وجود دارد که وابسته به میزان توانایی و خودباوری یا میزان ارزشمندی و لیاقت شما نباشد؟
با کمی تفکر متوجه میشوید تمام فعالیتها یا بهتر بگویم تمام رفتارهایی که در طول شبانهروز انجام میدهید و جنبههای مالی، معنوی، جسمی، روابط، شغلی، تفریحی و غیرهی شما را در برمیگیرند وابسته به میزان توانمندیها و ارزشمندیهای شما در آن زمینه هستند.
فردی که میخواهد پول و ثروت بیشتری داشته باشد و به موفقیتهای مالی برسد، قطعاً باید تواناییهای لازم را در این زمینه کسب کند و مهارت پول ساختن را بیاموزد. در کنار مهارتهای ثروتاندوزی باید برای وجود و شخصیت خود و تواناییهایی که کسب کرده ارزش قائل باشد و پول را ابزاری مهم و ارزشمند بداند تا به ثروت واقعی دست پیدا کند. اینکه فرد چقدر در پول ساختن توانمند باشد و برای آن ارزش قائل شود رابطهی مستقیمی با میزان اعتمادبهنفس و عزتنفس او در زمینهی مالی دارد.
اگر شما به خودتان در خلق پول و ثروت اعتماد کافی نداشته باشید و فکر کنید که توانایی انجام این کار را ندارید، بدون شک هرگز به پول و ثروت نخواهید رسید. ولی اگر مهارتهای موردنیاز را در این زمینه کسب کنید و خود را فرد توانمندی ببینید که قادرید خالق پول و ثروت باشید، خیلی سریع به سمت ایدهها و فعالیتهایی هدایت میشوید که شما را از لحاظ مالی توانمندتر خواهند کرد.
یا درنظر بگیرید فردی دارای این ذهنیت است «پول ابزاری کثیف و بیارزش است و انسان را به بیبندوباری میکشد» این باور و الگوی نادرست که اغلب از محیط بیرون و عوامل آن دریافت شده است، هرگز اجازه نمیدهد این فرد پول را ابزاری بسیار باارزش و کاربردی بداند و همین ذهنیت- که از کمبود عزتنفس و ارزشمندی او در رابطه با پول و ثروت نشأت میگیرد- او را از منابع مالی بینهایت جهان و فرصتهای بیشماری که در این زمینه وجود دارد بیبهره میکند و به سمت فقر و تنگدستی بیشتری میبرد؛ ولی بهمحض اینکه باور و ذهنیت خود را تغییر دهد و معتقد باشد «پول موجودی هوشمند و ابزاری مهم و ارزشمند است» و به اهمیت و ارزش واقعی آن پی ببرد به سمت داشتن حسابهای مالی فراوان و قدرتمند و یک زندگی غنی هدایت میشود.
در زمینهی سلامتی جسمی هم به همین صورت است. اگر افراد برای بدن خود ارزش قائل باشند و تواناییهای جسمی خود را افزایش دهند، ناخودآگاه به سمت داشتن عزتنفس و اعتمادبهنفس بیشتری در این زمینه حرکت میکنند. مثلاً با خوردن غذاهای خوب و سالم یا ورزش کردن به بدن خود و زیباییهای آن اهمیت میدهند و با پوشیدن لباسهای عالی و باکیفیت این موضوع را به خویش القاء میکنند که من لایق بهترینها هستم و باید از بهترین لباسها و پوششها استفاده کنم. اصولاً این افراد از ظاهری که در بیرون دارند بسیار لذت میبرند و عاشقانه به جسم خود عشق میورزند. چون معتقدند جسم و بدن من بسیار ارزشمند و قابلتوجه است.
برعکس این داستان را درنظر بگیرید که فردی عزتنفس و اعتمادبهنفس کافی دررابطه با جسم خود ندارد. یعنی توانایی پرورش جسمی سالم را بهدست نیاورده است و هیچ ارزش و اهمیتی به بدن خود نمیدهد. مطمئناً این فرد به هیچ فعالیت بدنی سالم یا ورزشی علاقه ندارد و برنامهی غذایی بسیار نامنظم و بیکیفیتی دارد. اصلاً برایش مهم نیست که چه نوع غذایی را به چه مقداری میخورد. فقط بهدنبال سیر کردن شکمش با هر غذا و به هر روشی است. میتوانید حدس بزنید بعد از مدتی برای این فرد چه اتفاقی میافتد و چه بلایی سر جسم خود میآورد؟
جواب این سؤال بسیار ساده است. افرادی که با این روش زندگی میکنند و عزتنفس و اعتمادبهنفس بالایی دررابطه با جسم خود ندارند، بعد از مدتی دچار مسائل زیاد جسمی مانند چاق شدن بیشازاندازه و بیماریهای مختلف خواهند شد و مجبور میشوند زمان، انرژی و پول خود را صرف بهدست آوردن سلامتی کنند که روزی در اختیار داشتند، ولی به آن توجهی نکردند و برای آن هیچ ارزشی قائل نبودند.
انسانهای زیادی هم هستند که هیچ مهارتی در برقراری ارتباط درست و مؤثر با جنس مخالف و دیگران ندارند و خود را شایستهی یک ارتباط خوب نمیدانند، چون دائماً این الگو برای آنها تکرار شده است «تو باید با همسطح خودت یا فردی که خیلی پایینتر از توست، وارد رابطه شوی. اینطور میتوانی آدم خوشبخت و موفقی باشی و فرد مقابل هرگز نمیتواند خودش را بالاتر از تو بداند یا تو را مقایسه و سرزنش کند که من بهتر از تو هستم.» ترس از مقایسه شدن و خودکمبینی در مقابل دیگران که از کمبود شدید اعتمادبهنفس و عزتنفس ناشی میشود، افراد زیادی را به دام ارتباطات محدود و چالش برانگیز انداخته است و لحظات شیرین زندگی آنها را تبدیل به یک رنج مطلق کرده است.
من بارها دیدهام که افراد بهخاطر این ذهنیت تن به ازدواج و ارتباطاتی دادهاند که فرد مقابل از لحاظ فرهنگی، مالی و بسیاری از موارد دیگر پایینتر از آنها بوده و هیچ مزیتی نسبت به آنها نداشته است؛ این افراد بعد از مدتی یا حتی بعد از چند سال تصمیم به جدایی گرفتهاند. نتیجهی این تصمیم از همان ابتدای کار بسیار واضح و مشخص است چون انسانی که به سطحی از رشد و موفقیت یا احساس ارزشمندی و توانمندی دست پیدا نکرده باشد، هرگز نمیتواند همراه خوبی برای ما باشد. اینگونه ارتباطات نهتنها به موفقیت و رشد ما کمک نمیکنند، بلکه محدودیتهای بسیار زیادی را برای ما ایجاد مینمایند و تبدیل به مانعی بزرگ بر سر راه ما میشوند.
اگر خواهان یک ارتباط فوقالعاده هستید باید مهارتهای ارتباط عاشقانه و یک زندگی خوب را بیاموزید و خود را لایق و شایستهی افراد بینظیر و فوقالعاده بدانید و با انسانهایی وارد ارتباط شوید که استانداردهایی بالاتر از شما دارند و با توانمندیهای خود ناخودآگاه شما را تحتتأثیر قرار میدهند و زندگیتان را سرشار از امید، انگیزه و فعالیت میکنند. هرچند باید تأکید نمایم زمانی میتوانیم اینگونه ارتباطات را تجربه کنیم که تغییری در زندگی خود ایجاد کرده باشیم و از لحاظ ذهنی و روانی آمادگی تجربهی یک رابطهی بینظیر را داشته باشیم.
اگر شما تغییر چندانی در نظام باورها و شخصیت خود ایجاد نکنید و احساس ارزشمندی و توانمندی خود را افزایش ندهید، امکان ندارد ارتباطات موفقی را تجربه کنید؛ حتی اگر فرد موردنظر وارد زندگی شما شود بعد از مدتی بهخاطر رفتارها و باورهای نادرستی که دارید از زندگی شما خارج خواهد شد و شما را با تجربیات محدود و شخصیت نهچندان قدرتمندتان، تنها خواهد گذاشت.
مثالهای مختلفی وجود دارد که با بررسی جنبههای مختلف زندگی خود میتوانید رد پای اعتمادبهنفس و عزتنفس و نقش اساسی آن را پیدا کنید. هدف من از گفتن این مثالها این بود که بیشتر به اهمیت این دو بُعد مهم در زندگی خود پی ببرید و متعهدانه انگیزه بگیرید در این مسیر برروی خودتان کار کنید و از آموزههای فوقالعادهی این کتاب به بهترین شکل استفاده نمایید.
من نقش پررنگ عزتنفس و اعتمادبهنفس را در تغییر و موفقیت به خوبی حس کردهام و با ساختار آن کاملاً آشنا هستم چون سالهای زیادی را در احساس حقارت، بیارزشی، کمبود، سرزنش و ناتوانی زندگی نمودهام. من مفهوم ارزشمندی و توانمندی را در لابهلای صفحات کتابها و ایدههای مختلف روانشناسان، روانکاوان و علوم ذهنی درک نکردهام، بلکه توانستهام در صفحات کتاب زندگی خودم و تجربیات متعدد آن به بینش و عملکردی کاربردی در این زمینه دست پیدا کنم و با لطف و هدایت الهی به سمت تغییرات بزرگ در تمام جوانب زندگی خود حرکت کنم.
این کتاب سرشار از اندیشهها و ایدههای عملیست که بهخوبی مفهوم واقعی عزتنفس و اعتمادبهنفس و راههای افزایش آنها را برای شما بازگو میکند و صریحاً و سریعاً تجربیات روزمرهی شمارا به چالش میکشد تا به سمت روشنایی و آگاهی حرکت نمایید و به یک شناخت عمیق نسبت به خودتان و رفتارهایی که دارید، دست پیدا کنید.
در طول این سالها کتابها و منابع زیادی را درمورد عزتنفس و اعتمادبهنفس مطالعه کردهام، ولی صادقانه تعداد معدودی از این منابع، بسیار شفاف در این زمینه صحبت کردهاند. اکثر منابع و آموزههایی که وجود دارد حتی معروفترین آنها، فقط یک تصویر کلی ارائه دادهاند و فرد با خواندن این موضوعات به نتیجهای نخواهد رسید و در پایان نمیداند که دقیقاً باید چهکاری انجام دهد تا عزتنفس و اعتمادبهنفس خود را افزایش دهد؛ ولی آموزههای این کتاب از دل تجربیات عمیق و عملی بیرون میآیند که بارها آزمون و خطا شدهاند و امتحان خود را پس دادهاند.
با دقت و ایمانی راسخ مطالب را به پیش ببرید و بهصورت عملی ایدهها و نکات مطرح شده را به مرحلهی اقدام و اجرا بگذارید. به شما قول میدهم این آموزهها و تمرینات، زندگی شما را در تمام ابعاد متحول خواهند کرد و به ارزش واقعی خود پی خواهید برد و الماس درونتان را کشف خواهید نمود. هدف این کتاب شناخت خود و زندگی برای خود است.
توجه: نسخهی پیدیاف این کتاب قابلیت پرینت گرفتن دارد و افرادی که آن را از سایت خریداری کردهاند، میتوانند بهصورت شخصی فقط برای خودشان چاپ کنند.
از شما ممنون و سپاسگزاریم که تجربیات و دستاوردهای ارزشمند خود را از مطالعهی این کتاب در قست نظرات و دیدگاههای این صفحه برای ما ارسال میکنید.
دیدگاههای محصول
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.