رسالت شخصی چیست؟ و چگونه میتوانیم رسالت خود را پیدا کنیم؟ این شاید یکی از مهمترین سؤالاتی است که هرفردی در زندگی به دنبال آن میباشد. کشف رسالت شخصی یکی از مباحث بسیار مهم و جذاب درزمینه ان ال پی و زندگی بشر میباشد که هر شخصی در زندگی خود دوست دارد تا با یافتن رسالت فردی خود بداند که برای چه هدفی پا به این جهان گذاشته و عشق و علاقهای که در زندگی دارد چیست. هدف ما نیز در این مقاله شناخت و کشف رسالت شخصی هر فرد در زندگی او میباشد که در ادامه با نحوه شکلگیری و چگونگی کشف این پدیده جذاب در ان ال پی آشنا میشوید.
رسالت شخصی چیست ؟
در ان ال پی نگاهی متفاوت به شناخت عشق و علاقه هر فرد در زندگی داریم و آن چیزی که موردتوجه ماست رسالت یا مأموریتی (Mission) است که در این جهان برای ما شکل میگیرد. ان ال پی معتقد است هر فردی که پا به این جهان مادی میگذارد در مقطعی بر اساس سبک زندگیاش مأموریت و رسالتی برای او تعریف میگردد و هدف ما در ان ال پی کشف رسالت شخصی و حرکت در مسیر آن میباشد. اگر به تازگی با ان ال پی آشنا شدهاید میتوانید برای درک بهتر و مؤثرتر رسالت شخصی مقاله NLP چیست و چه کاربردی در زندگی بشر دارد را مطالعه فرمایید.
شکلگیری رسالت و ضمیر ناخودآگاه
شکلگیری رسالت شخصی اصولاً در سنین زیر هفت سال اتفاق میافتد و دلیل آن این است که ما در این سنین درکی از نیازهای مادی نداریم و شوق داریم تا خدمت و کمکی به دیگران بکنیم چراکه این کار به ما احساس مفید بودن و مؤثر واقعشدن میدهد و جنبهای معنوی برای ما دارد.
رسالت درواقع کار و فعالیتی است که توسط ضمیر ناخودآگاه ما در مقطعی از دوران کودکی بستگی به سبک و شرایط زندگی ما شکل میگیرد و این فعالیت چنان در ناخودآگاه ما تأثیر میگذارد که هدف و نقش ما در زندگی و جهان را شکل میدهد و ما را برای یک مأموریت عاشقانه در این دنیای مادی برنامهریزی میکند که در ان ال پی به دنبال کشف رسالت شخصی و این مأموریت خواهیم رفت. در ادامه برای درک چگونگی شکلگیری و کشف رسالت شخصی نمونههایی بیان خواهد شد. از آنجایی که ناخودآگاه نقش بسیار مهمی در شکلگیری و شکوفا شدن رسالت فردی ما دارد پیشنهاد میکنیم مقاله ضمیر ناخودآگاه چیست را نیز مطالعه کنید.
مثال یک
بهعنوانمثال در نظر بگیرید فردی در 5 سالگی با خانوادهاش در حال تماشای فوتبال است و پدر خانواده ناگهان میگوید اگر من هم فوتبال بلد بودم با بازیام کلی طرفدارانم را خوشحال میکردم. این جمله پدر که اشاره به خدمت به دیگران و تأثیرگذاری در زندگی آنها دارد چنان در ناخودآگاه کودک تأثیر میگذارد که رسالت و هدفی در او شکل میگیرد که با فوتبالیست شدن میتوانم مفید واقع شوم و نقش مهمی در جهان ایفا کنم.
مثال دو
در نظر بگیرید فردی 4 ساله در یک روستا زندگی میکند. یکی از اقوام این فرد براثر بیماری قلبی دچار مسئله میشود و به دلیل نبود امکانات و بهموقع رساندن آن به رحمت خدا میرود. در این شرایط درحالیکه همه میگویند اگر امکانات داشتیم یا یک دکتر در نزدیکی ما بود اتفاقی نمیافتاد و الان زنده بود، در این لحظه رسالتی در ناخودآگاه این کودک شکل میگیرد که من یک روزی دکتر خواهم شد تا به انسانها کمک کنم زنده بمانند.
دو مثال بالا نمونهای از شکلگیری رسالت در یک شرایط خاص است. ممکن است بر اساس شرایطی که در مقطع سنی و درکی خاصی به آن برخورد میکنیم هرگونه رسالتی در ما شکل بگیرد. شاید بسیاری از افراد این لحظه را به یاد داشته باشند و دقیقاً بدانند چطور در آن لحظه علاقهمند به آن فعالیت شدند یا اینکه کلاً متوجه آن نشدهاند و فراموشش کرده باشند. در هر صورت و با هر تجربهای که داشته باشیم قادریم کشف رسالت شخصی خود را با کمک و هدایت خداوند و ابزارهای زیبای ان ال پی انجام دهیم.
رسالت شخصی و علائم ضمیر ناخودآگاه
افراد بسیار زیادی هستند که نمیدانند چه رسالتی در این جهان دارند یا به زبان سادهتر نمیدانند که عشق و علاقهای که در زندگی دارند چیست و یکی از دلایل اصلی آن این است که هنگامیکه رسالت شخصی در سنین کودکی شکل میگیرد فرد ممکن است بهصورت ناخواسته و شرایط زندگی که در آن قرار دارد به مسیر دیگری هدایت شود و کاملاً رسالت خود را فراموش کند.
علائم ناخودآگاه
اگر ما در مسیر کشف رسالت شخصی خود قرار نگیریم دائماً در زندگی احساس میکنیم که یکچیز را کم داریم و از رضایت عمیق درونی برخوردار نیستیم. ازآنجاییکه رسالت ما تأثیر عمیقی بر ناخودآگاه میگذارد اگر در مسیر آن قرار نگیریم دائماً با علائمی مانند احساس بیرضایتی و عدم خوشبختی از طرف ناخودآگاه روبهرو میشویم و حتی اگر از همه لحاظی تأمین شویم لذت چندانی نمیبریم و اینها آلارمهای ناخودآگاه برای ماست که در مسیر مأموریت خود قرار نگرفتهای.
در مثال یک در نظر بگیرید کودکی که رسالتش فوتبالیست شدن میباشد به دلیل شرایط مالی خانوادهاش، پدرش او را میفرستد تا در تعمیرگاه عمویش مکانیکی ماشین را یاد بگیرد و این فرد رسالت شخصی خودش را فراموش میکند و همواره در زندگی بااحساس نارضایتی و شکایت روبهرو میشود و ممکن است در کارش به هیچ موفقیت و خلاقیتی دست پیدا نکند.
شاید داستان بالا برای بسیاری از ما آشنا باشد و هر کدام از ما تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند فرهنگ، اجتماع، خانواده، دوستان، آموزگان و عوامل بسیار زیاد دیگری به سمت کار و فعالیتی رفته باشیم که تحت تأثیر دیگران است تا عشق و علاقهای که خودمان در زندگی داریم. البته ممکن است نداستن یا فراموش شدن رسالت شخصی تحت تأثیر این عوامل و مسیر زندگی ما را به سمت دیگری هدایت بکند ولی الان دیگر اهمیتی ندارد و همیشه فرصت است تا این مأموریت الهی را کشف کنیم و با عشق و لذت به دنبال شکوفا شدن آن برویم.
ویژگیهای رسالت
وقتی ما در مسیر کشف رسالت شخصی خود قرار میگیریم همواره غرق در عشق و انگیزه هستیم و از انجام آن کار خسته نمیشویم. احساس خوشبختی و رضایت بسیار عمیق درونی تمام وجود ما را در برمیگیرد و از اینکه میتوانیم در زندگی خودمان و دیگران نقش مؤثری داشته باشیم و به آنها خدمت کنیم بسیار لذت میبریم و از آن خشنود هستیم. در کارمان خلاقیتهای بسیاری انجام میدهیم و شجاعت و ایمان بیشتری برای تجربیات جدید در وجودمان پیدا میکنیم.
زمانی که پا به دنیای رسالت شخصی میگذاریم کنجکاوی دیوانهواری تمام وجود ما را در برمیگیرد و دوست داریم تا بینهایت در کارمان جلو برویم و در تمامی این مسیر دست خداوند و حمایت ضمیر ناخودآگاه ما را همراهی میکند. نتایج با سرعت بیشتری خود را برای ما نمایان میکنند و فرایندها و اتفاقات جهان معنای دیگری برای ما پیدا میکنند. زندگی در مسیر رسالت یعنی استفاده از منابع و نعمتهای بینهایتی که خداوند در وجود ما و جهان هستی قرار داده است از این رو کشف رسالت شخصی و ایمان و هدایت خداوند در این مسیر مهمترین موضوع زندگی هر انسانی است.
نحوه کشف رسالت شخصی
همانطور که گفتیم زمانی رسالت ما شکل میگیرد که ما درکی از نیازهای مادی این جهان نداریم و بیشتر به دنبال ایفای نقشی در این جهان هستیم که بعد معنوی دارد و خدمت به دیگران را در برمیگیرد. منظورم از درکی نداشتن از نیازها، نداشتن چالش و دغدغه یا برنامهای برای تأمین خوراک و غذا، پول و تمامی نیازهایی است که باعث بقای ما در این جهان میشود.
در این مقطع نیازهای ما توسط خانواده و یا عوامل دیگر برطرف میشود و این دلیلی است که رسالت بیشتر در دوران کودکی و زیر هفت سالگی شکل میگیرد. ذهنی آرام و داشتن امنیت برای تأمین نیازها در دوران کودکی زمینهای بسیار مهم برای شکلگیری رسالت است به همین دلیل باید دوباره خود را در همان حال و هوا قرار دهیم تا به راحتی کشف رسالت شخصی را انجام دهیم. نحوه انجام این کار در ادامه و تکنیک کشف رسالت شخصی به صورت کاملی بیان شده است.
البته لازم به ذکر است که ممکن است رسالت افرادی در سنین بالاتری شکل بگیرد. محیط و اطلاعاتی که از آن محیط دریافت میکنیم یکی از عوامل بسیار مهم در شکلگیری این فرایند هستند. ممکن است شکلگیری رسالت فردی که در یک روستای دور افتاده زندگی میکند و امکانات و اطلاعات کمتری از محیط پیرامون خود دریافت میکند دیرتر از شخصی باشد که در یک شهر و محیط شلوغ و پیشرفتهتر است.
در نتیجه بر اساس توضیحاتی که در قبل بیان شد برای کشف رسالت شخصی باید ذهن و مغز و وجود ما در وضعیتی قرار بگیرد که احساس کنیم از تمامی نیازهای مادی این جهان ارضا شدهایم و سپس انتخاب کنیم که چهکار و فعالیتی را بدون پول و سایر نیازهای مادی بازهم انجام میدهیم که برای انجام این کار و کشف رسالت شخصی خود میتوانید طبق مراحل زیر عمل کنید یا با کلیک بر روی اسلاید زیر به صفحه دوره کشف رسالت شخصی بروید و در این دوره فوقالعاده همراه با آقای خنیده و با کمک یکدیگر به راحتترین شکل رسالت شخصی خود را پیدا کنید.
تکنیک عملی کشف رسالت شخصی
برای کشف رسالت شخصی خود در این تکنیک پیشنهاد میکنیم ابتدا حتماً مراحل تکنیک را بهصورت کامل بخوانید و سپس آن را بهصورت عملی انجام دهید.
1- در گام اول تمام خواستههایی که داریم و میخواهیم در این جهان به آنها دست پیدا کنیم را در یک دفتر یا روی یک کاغذ مینویسیم. سعی کنید این مرحله را کامل و بدون محدودیت انجام دهید و هر چه که به ذهنتان میرسد و دوست دارید در این دنیا آن را تجربه کنید بنویسید مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک باشند و یا شما شرایط رسیدن به آنها را داشته باشید کار شما فقط نوشتن این آرزوها و خواستهها است.
میتوانید از خانه و ماشین مورد علاقه خود شروع کنید تا سفر به کره ماه و … نیاز هم نیست زیاد با جزئیات بنویسید در حدی که یک تصویر کامل از آن در ذهن خود داشته باشید و تا حدی جزئیاتشان برای شما شفاف باشند کافی است. به زبان سادهتر اگر شما بخواهید به یک زندگی دلخواه و ایدهآل با تمامی امکانات در این جهان برسید دوست دارید چه چیزهایی را تجربه کنید. در واقع هدف ما از نوشتن تمامی اینها طراحی یک زندگی ایدهآلی هست که در آن هیچ نیازی احساس نمیشود و امنیت کامل وجود دارد درست مثل دوران کودکی و لحظهای که رسالتمان شکل گرفت.
2- اگر در این مرحله خود هیپنوتیزم را میدانید سعی کنید از آن استفاده کنید و اگر نمیدانید مقاله خود هیپنوتیزم چیست را مطالعه کنید تا خود هیپنوتیزم را به درستی یاد بگیرید و در یک حالت آرامش عمیق و ارتباط با ناخودآگاه قرار بگیرید هر چند توضیحات مورد نیاز و نحوه انجام خود هیپنوتیزم را در این مرحله بیان میکنیم.
قبل از هر چیزی دلیل انجام خود هیپنوتیزم در این مرحله دسترسی به ضمیر ناخودآگاه است چرا که ناخودآگاه رسالت ما را شکل داده است و برای کشف رسالت شخصی باید با آن ارتباط بگیریم. خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم یکی از روشهای بسیار کاربردی برای دسترسی و ارتباط با ضمیر ناخودآگاه است.
برای انجام خود هیپنوتیزم سعی کنید در یک فضای بسیار آرام قرار بگیرید و نور فضا را کم کنید. حتماً قبل از خود هیپنوتیزم مثانه خود را خالی کنید جون امواجی تشدید میکند که مانع از رفتن به حال آرامش یا همان خلسه و آلفا میشود. سپس با تنفسهای شکمی یا دیافراگمی شروع کنید تمام اعضای بدن خود را در حالت آرامش قرار دهید. با هر تنفس احساس کنید اکسیژن هوا با حس آرامش ابتدا وارد انگشتان پای شما میشود و سپس به سایر اجزای بدن شما انتقال پیدا میکند و همه آنها را در احساس آرامش بسیار عمیقی قرار میدهد.
تمام اعضای بیرونی و داخلی خود را مرور کنید و طبق مرحله قبل آرامش را در آنها احساس کنید میتوانید از نوک انگشت شصت پای راست خود شروع کنید و به مغز سر خود برسید. تمامی مراحل به صورت دقیق در مقاله خود هیپنوتیزم بیان شده است. به همین راحتی میتوانید کمکم و بسیار مؤثر خود هیپنوتیزم را انجام دهید و وارد حالت آرامش و آلفا شوید.
3- زمانی که در حالت آرامش کامل قرار گرفتید و احساس کردید بدن شما در یک حالت سستی و کرختی است شروع کنید خودتان را در زندگی ایدهآلی که میخواهید و قبلاً نوشته بودید تجسم کنید. با تمام وجود احساس کنید در آن زندگی قرار دارید و به خواستههای خودتان در این زندگی دست پیداکردهاید و زمانی که موفق به تجسم و احساس کردن زندگی ایدهآل و مدنظر خود شدید از خودتان بپرسید “دوست دارم چهکار دیگری در این زندگی انجام دهم؟“یا میتوانید از ضمیر ناخودآگاه خود بپرسید “رسالت من در این زندگی و جهان چیست؟“
بعد از پرسش سؤالات، ضمیر ناخودآگاه جواب موردنظر را با یک تصویر یا یک فیلمی که در حال انجام کاری هستید و یا حتی یکصدا به شما نشان میدهد و آن فعالیت رسالت شخصی شماست و سپس چشمان خود را باز میکنید و به حالت عادی بازمیگردید. توجه کنید زندگی ایدهآلی که بعد از حالت آرامش تجسم و احساس میکنید بر اساس همان خواستهها و آرزوهایی است که در ابتدا یادداشت کردهاید یعنی تجسم شما در این مرحله باید بر اساس رسیدن و تجربه کردن آن خواسته ها باشد.
با تجسم زندگی ایدهآل در حالت آرامش دقیقاً در وضعیتی قرار میگیریم که از همه نیازها ارضاء شدهایم درست مثل لحظهای که رسالت ما شکل گرفته است و ناخودآگاه در این وضعیت میتواند رسالت شخصی ما در این جهان را مشخص کند. به همین دلیل خود هیپنوتیزم و نوشتن و تجسم زندگی ایدهآل موضوع مهمی در این تمرین است.
با انجام مراحل بالا میتوانید کشف رسالت شخصی خود را به راحتترین شکل انجام دهید و با برنامهریزی در مسیر آن قرار بگیرید هرچند با کشف رسالت شخصی وجود ما آماده میشود تا منابع خودش را برای به بار نشاندن این فعالیت و فرایند الهی به خدمت بگیرد و اینجا است که ناخودآگاه که محل و جایگاه مدیریت خداوند در وجود ماست دستبهکار میشود و تمام نظامات و موجودات جهان را بسیج و هماهنگ میکند تا به خواستههای خود در مسیر رسالتمان دست پیدا کنیم و تأثیر و تحول عظیمی در جهان بهجا بگذاریم.
جایگاه رسالت شخصی در ان ال پی
رسالت در ان ال پی در ساختار زیبای هرم سطوح عصبی- منطقی موردبررسی قرار میگیرد. همانطور که در شکل زیر میبینید رسالت اولین فرایند از سطوح بالای این هرم و دقیقاً در مرز بین دنیای مادی و معنوی ما در این هرم قرار دارد. این مأموریت بر تمامی محیطها، رفتارها، مهارتها و توانمندیها، باورها و ارزشها و هویت ما که دنیای ملموس و مادی ما را شکل میدهند اثر میگذارد و نقش بسیار مؤثری نیز بر دنیای معنوی ما که از قالب فردی خارج میشود بهجا میگذارد. با مطالعه مقاله سطوح منطقی ذهن اطلاعات بیشتری درباره سطوح عصبی – منطقی ذهن در ان ال پی کسب میکنید.
استفاده از سطوح منطقی در رسالت شخصی
زمانی که ما رسالت خود را کشف میکنیم تازه مسیر و کار ما شروع میشود. یکی از ابزارهایی که در ان ال پی به ما کمک میکند تا بتوانیم از مسیر مشخصتری در رسالت شخصی خود حرکت کنیم سطوح عصبی منطقی میباشد. ما میتوانیم متناسب با هر سطح سؤالاتی را بپرسیم و مشخص کنیم چهکارهایی باید در این مسیر انجام دهیم. میتوانیم سؤالات زیر را مطرح و به آنها پاسخ دهیم.
1- محیط
– در چه محیطهایی باید قرار بگیرم که متناسب با رسالت من باشد و بتواند به رشد آن کمک کند؟
– چه فضاها و شرایطی را باید ایجادکنم تا مأموریت و رسالت خود را به دیگران عرضه کنم؟
– از چه محیطها و مکانهایی باید دوری کنم و آنها را از زندگی خودم حذف کنم؟
– از چه فرصتی و چه محیطی برای رشد رسالتم باید استفاده کنم؟
2- رفتار
– به چه رفتارهایی در مسیر رسالتم نیاز دارم و چطور باید آنها را ایجاد کنم؟
– کدام رفتارهای من متناسب با مسیر رسالتم نیست و باید تغییر کند؟
3- مهارت و توانمندی
– به چه مهارتهایی در مسیر رسالتم نیاز دارم و چطور میتوانم آنها را یاد بگیرم؟
– چه مهارتهایی دارم که مانع از حرکت من میشود و باید آنها را تغییر دهم و حذفشان کنم؟
4- باور و ارزش
– به چه باورها و ارزشهایی در مسیر رسالتم نیاز دارم؟
– کدامیک از باورها و ارزشهای خود را باید تغییر دهم که در مسیر رسالت من محدودیت ایجاد میکنند؟
5- هویت
– نقش واقعی من در رسالت و فعالیتی که باید آن را در این جهان به بار بنشانم چیست؟
– تصویری که از خودم در مسیر رسالتم دارم چیست؟
6- سطوح بالای هرم
– چگونه میتوانم با رسالتم به دیگران خدمت کنم و برای آنها خلق ارزش کنم؟
– چطور میتوانم در جهان اثر و تغییری مؤثر و پایدار ایجاد کنم؟
– رسالت من چه تأثیری میتواند بر اجتماع اطراف بگذارد؟
اینها فقط تعداد بسیار کمی از سؤالاتی بودند که بر اساس لایههای این هرم میتوان در رابطه با رسالت مطرح کرد. سؤالات مختلفی را میتوان بر اساس هرم سطوح منطقی ذهن بعد از کشف رسالت شخصی پرسید و نکته مهم این است که به پاسخهایی که میدهیم عمل کنیم و سعی کنم آنها را به مرحله اجرا بگذاریم تا از این طریق در مسیر موردنظر قرار بگیریم و با احساس لذت و عشق، هم به خودمان و هم به دیگران کمک کنیم تا از نعمتهای بیشتری در این جهان بهرهمند شویم.
توجه داشته باشید که تا به امروز مبحث کشف رسالت فقط در ان ال پی مطرح شده است و هیچ علوم تغییری در این رابطه ابزاری برای این مفهوم بسیار مؤثر ندارد و اگر صحبتی هم مطرح میشود مطمئناً از مباحث ان ال پی نشئت گرفته است. ممکن است شما با روشهای مختلفی برای کشف رسالت در کتابها و منابع مختلفی روبرو شوید ولی نیازی نیست ذهن خود را مشغول چندین روش کنید با همین تکنیک بسیار سادهای که گفته شد میتوانید کشف رسالت شخصی را انجام دهید.
خلاصه مطلب:
در این مقاله ما متوجه شدیم که مفهوم رسالت و کشف رسالت شخصی چیست و فهمیدیم که هر کدام از ما در زندگی یک رسالت شخصی و فردی داریم که در برههای از زمان در وجود ما شکل گرفته است. اغلب نارضایتی از زندگی ناشی از عدم قرارگیری در مسیر درست رسالت است، پس با استفاده از تکنیک عملی که در این مقاله یاد گرفتهاید به کشف رسالت شخصی خویش بپردازید و با قدم نهادن در مسیر درست رسالت خویش از تمام پتانسیل نیروی ناخودآگاه خود و قدرت و هدایت خداوند بهره ببرید.
با سپاس از شما که نظرات خود را در مورد این مطلب برای ما ارسال میکنید و به تهیه و تولید محتوایی باکیفیتتر به ما کمک میکنید.
16 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
میشه قسمت بالای هرم رو بیشتر توضیح بدید.
سلام من یه چیزی دیدم با این روش مثلا خودمو دیدم که دارم برگه های امتحانی رو نگاه میکنم و رسالت من معلمی تیپ شخصیتی من هم جوری است که روانشناسی و معلمی و مددکار اجتماعی برام خوبه اما من که امسال کنکور میدم ولی اصلا خوشم نمیاد درس بخونم و کتاب خوندن حالمو بهم میزنه به جز ریاضی چطور معلم شم بعد ؟!میشه کمکم کنید لطفا منتظر پاسختون ام هر روزم داره تلف میشه و میگذره و بیکارم
عالی بود از طریق همین تکنیک شما خوشبختانه متوجه شدم رسالتم چیست بسیار سپاسگزارم
خداقوت .عالی بود
سلام
من تازه با مسائل رسالت اشنا شدم و سعی در پیدا کردن رسالت خود هستم تا به ارامش و برتری برسم چیزی که کل وجودم خواهانشه
امیدوارم این مقالتون کمک زیادی بهم کنه
ممنون
بسیار عالی و مفید ، خدا قوت
سپاس از شما برای این مقاله زیبا بسیار بهره بردم
من خیلی خوشحالم که فهمیدم علت اینکه رازی نبودم از خودم وگیج بودم توی زندگیم .
.چی بوده !نداشتن رسالت ،پیدا نکردن استعداد وعلاقه ووووو
ولی ای کاش هر موضوع را با مثال توضیح بدین بهتره
بسیار عالی و دقیق بود.
خیلی خیلی ممنونم.من امروز چن تا مطلب از رسالت خوندم.ب این قشنگی و واضح و شفاف توضیح داده نشده بود.
خیلی سپاسگزارم.و دوستتون دارم بابت این مطلب ارزشمند و توضیحات زیباش❤💚👏🙏
سلام و درود خدمت شما
ممنونیم از ارسال دیدگاه و نظرات ارزشمندتون. بسیار خوشحالیم که مطالب برای شما مفید و ارزشمند بوده.🌹❤️
عالی بود، متشکرم
سلام.
آیا رسالت زندگی همون شغلی هست که ما در زندگیمون به اون علاقه مند هستیم؟
سلام خدمت شما
بله رسالت همان شغل و فعالیتی هست که ما به آن علاقهمند هستیم. یکی از شاخصه های مهم رسالت احساس عشق و علاقه در آن زمینه است.
سلام 🖐
من در زندگی علائق زیادی دارم و واقعاً نمی تونم تشخیص بدم که کدام زمینه می تونه رسالت من باشه. چطور می تونم تشخیص بدم که کدوم یکی از این موارد جز رسالت زندگی من هست؟
سلام خدمت شما
خیلی از افراد علائق زیادی دارند و دوست دارند کارهای مختلفی را تجربه کنند. در رابطه با رسالت موضوع کمی متفاوت هست و ممکن است فردی اصلاً نداند رسالت شخصی او چیست. طبق مطالب بیان شده رسالت ما توسط ناخودآگاه شکل میگیرد و برای کشف آن هم باید با ناخودآگاه ارتباط برقرار کنیم. اگر مراحل را طبق اصول بالا انجام دهید میتوانید رسالت خود را تشخیص دهید.
در بسیاری از موارد هم رسالت ما بین همان علائقی هست که داریم و میتوانیم با اولویتبندی و ارزشگذاری چیزهایی که به آنها علاقه داریم مسیرمان را مشخص کنیم. ابتدا تکنیگ رسالت را همانطور که گفته شده انجام دهید و اگر رسالت خودتان را پیدا نکردید تمام علائق خود را روی کاغذ بنویسید و از لحاظ ذهنی به هر کدام نمره بدهید و موضوعی که نمره بیشتری به خود اختصاص داد را انتخاب و برای آن برنامهریزی کنید و اقدامات عملی مورد نیاز را مشخص و عملی کنید.
بنام حضرت حق مقاله ای زیبا بود و من با دنیای جدیدی از آرزو و شکل گیری آن آشنا شدم ممنون از ارائه مطالب زیبا و موثر.