هر کاری که ما در زندگی انجام میدهیم برای ایجاد تغییر میباشد. مثل همینالان که شما شروع به خواندن این مطلب کردهاید. قطعاً شما با هدف و انگیزهای هرچند مشخص یا نامشخص مطالعه این مقاله را شروع کردهاید و به دنبال تغییری در هر سطحی از زندگی خود میباشید. اگر ما بدانیم که انسان چگونه باید تغییر کند یا تغییرات اساسی در کدام قسمت از وجود اوست و اصلاً مراحلی که ما باید تغییر کنیم چه مراحلی هستند و در کل ساختار تغییر وجودمان که شامل ذهن و مغز و فیزیولوژی و … میباشد به چه صورت است میتوانیم با سرعت بیشتر و کیفیت و آگاهی بیشتر و با ساختاری مشخص تغییرات را انجام دهیم. در این مقاله با هرم سطوح منطقی ذهن یا سطوح تغییرات در انسان آشنا میشوید.
سطوح منطقی ذهن در ان ال پی
یکی از ساختارهای فوقالعاده زیبا در مورد سطوح تغییرات و ساختار وجودی انسان سطوح عصبی منطقی ذهن یا هرم سطوح منطقی ذهن در NLP میباشد. هرم سطوح منطقی ذهن مراحل تغییر زندگی شخصی و اجتماعی یک فرد و همچنین تأثیرات تغییرات او برجهان را با ساختاری مشخص بیان میکند و ما قادریم با استفاده از این هرم بدانیم که چگونه تغییراتی را به وجود بیاوریم و اصلاً جایگاه تمامی اجزایی که توسط ذهن و مغز ما تولید میشوند مانند رفتارها، مهارت و توانمندی، باورها و ارزشها، هویت و رسالتی که داریم و تأثیری که تمامی اینها برجهان ملموس و مادی و جهان معنوی ما در ان ال پی میگذارند را بدانیم. اگر به تازگی با ان ال پی آشنا شدهاید میتوانید برای درک بهتر و مؤثرتر این هرم مقاله NLP چیست و چه کاربردی در زندگی بشر دارد را نیز مطالعه بفرمایید.
شکلگیری سطوح منطقی ذهن در ان ال پی
این هرم توسط یکی از اساتید ان ال پی به نام رابرت دیلتز در سال 1980 طراحیشده است. دیلتز با بهرهگیری از اندیشههای انسانشناسی به نام گریگوری بتسون و منطق و ریاضیات برتراند راسل و الهام از هرم مازلو سطوح منطقی ذهن را در ان ال پی طراحی کرده است. در هرم سطوح عصبی منطقی، دیلتز لایههای تغییر در انسان را طوری طراحی کرده است که هرچقدر به رأس این هرم نزدیک میشویم مباحث عمیقتر و لایههای تغییر مهمتر میشوند و تغییر در سطوح بالایی هرم میتواند لایههای زیرین و سطوح پایینتر را نیز در بربگیرد.
این ساختار بهصورت دو هرم طراحیشده که در هرم پایینی به ترتیب محیط، رفتار، مهارت و توانمندی، باور و ارزش و هویت قرارگرفته و بیشتر به سطوح تغییرات در بعد شخصی هر فرد و زندگی و دنیای مادی او میپردازد و در هرم بالایی مراحلی دیگری وجود دارد که به دنیای معنوی هر شخص و ارتباط او با انسانهای دیگر و تمام پدیدههای جهان میپردازد و در هر سطح سؤال مخصوص خود پرسیده میشود تا اطلاعات موردنیاز در مورد آن سطح شفاف شود؛ در ادامه با تمامی سطوح منطقی ذهن و سؤالات مرتبط با هر سطح و کاربرد هر سطح در ان ال پی و زندگی شخصی خود آشنا میشوید.
1- محیط
محیط اولین سطح از هرم سطوح منطقی ذهن میباشد که بیانگر محیطها و مکانهای مختلفی هست که ما در آن قرار میگیریم. این محیطها میتواند شامل محل زندگی، کار، بازی، تمرین، تفریح و … باشد. نکتهای که وجود دارد این است که با تغییر در محیط لزوماً سطوح بالایی ممکن است تغییر نکند مثلاینکه فردی محیطهای خود را تغییر میدهد و میبیند که زندگیاش تغییر نمیکند چون محیط در پایینترین سطح قرارگرفته و رفتارها، مهارتها، باورها و ارزشها و در کل هویت آن فرد تغییر نکرده است بنابراین با تغییر محیط خود دوباره در همان محیط تمامی رفتارها و باورها و … قبل خود را تکرار میکند.
هرچند این نکته حائز اهمیت میباشد که قرار گرفتن در محیطهای سالم باعث تأثیرات بسیاری در سطوح بالایی میشود درصورتیکه این تغییرات در مدتزمان بیشتری رخ میدهند چون فرد باید آرامآرام با محیط وفق پیدا کند و باورها و ارزشها و رفتارهای خود را در اثر ارتباط با آن محیط تغییر دهد.
سؤالاتی که در این سطح پرسیده میشود کجا و چه وقت است و این سؤالات به این اشاره میکند که ما در چه زمانی و در چه مکانی قرار داریم و یا باید قرار بگیریم که باعث بهرهمندی ما از فرصتها یا باعث محدودیت ما در جنبههای مختلف زندگی میشود. با جواب به این سؤالات بهراحتی میتوانیم محیطهای مختلف خود را چک کنیم و مشخص کنیم برای بهرهمندی از فرصتها باید چه زمانی، در چه مکانهایی باشیم و کدام محیطها هستند که باعث محدودیت در هر جنبهای از زندگی ما میشوند، آگاهانه آنها را پیدا کنیم و سعی کنیم در صورت امکان از آن محیطها دوریکنیم و آنها را از برنامهریزیهای زندگی خود حذف کنیم.
2- رفتار
این سطح بهتمامی رفتارهای کلامی و غیرکلامی که در محیطها و مکانها و شرایط مختلف در کلام و فیزیولوژی و بدن ما بروز میکنند در سطوح منطقی ذهن میپردازد. سؤالی که در این سطح پرسیده میشود چه چیز است. این سؤال به این اشاره دارد که چه چیزهایی باعث ایجاد یک عمل یا کنش و یا باعث ایجاد یک عکسالعمل یا واکنش در رفتارهای کلامی و غیرکلامی ما میشود. اگر ما بتوانیم عواملی که باعث ایجاد کنشها و واکنشهای مختلفی در محیطهای متفاوت در ما میشوند را شناسایی کنیم قادریم رفتارهای خود را کنترل کنیم و رفتارهای پیشبینیشدهای را بر اساس عکسالعملهای درست از خود بروز دهیم.
بهعنوانمثال فردی در محیط کارش رفتاری مثل خجالت را از خود نشان میدهد. این رفتار باعث میشود در مقابل مشتریان یا مدیر خود نتواند عمل و عکسالعملهای درستی را از خود نشان دهد و این باعث میشود در سطح زبان کلامی و حرفهایش تُپق بزند و در سطح زبان غیرکلامی رنگ صورتش سرخ شود و … که ما بر اساس این واکنشها و رفتارهایی که در او میبینیم قادریم شناسایی کنیم دلیل این رفتار چیست که ممکن است کمبود مهارت یا داشتن یک باور و ارزشی خاص باشد که در سطوح بالایی قرار دارد و بامطالعه دقیق و شناسایی میتوانیم با تکنیک مخصوص هر سطح به سمت آن رفته و مسئله این فرد را حل نماییم.
3- مهارت و توانمندی
این سطح به مهارتها و توانمندیهای ما در زمینههای مختلف میپردازد. سؤال این سطح در سطوح منطقی ذهن چگونه میباشد که این سؤال به دنبال نحوه چگونه انجام دادن یک مهارت یا قابلیت است؛ و زمانی که ما به دنبال چگونگی یکچیز باشیم به دنبال کشف استراتژی آن هستیم چراکه این استراتژیها باعث خلق انرژی در ما میشوند به معنای واضحتر هر مهارتی یک چگونگی دارد که این چگونگی باعث خلق انرژی ما میشود.
در نظر بگیرید فردی مهارت بسیار خوبی در سخنرانی دارد. این مهارت در او یک استراتژی دارد یعنی زمانی که میخواهد سخنرانی کند در ذهن و مغز خود از ترتیب خاصی از تصاویر، صداها، حسها و حتی ممکن است از بو یا مزه خاصی استفاده کند که مجموعاً تمامی اینها در کنار هم یک مهارت را میسازد که دارای یک استراتژی است و این استراتژی منجر به تولید انرژی و رفتارهای اثربخش در تمامی محیطهای سخنرانی آن فرد میشود. درنتیجه ما نیز باید به دنبال کشف چگونگی مهارتهایی که در مسیر زندگی نیاز داریم و برای ما انرژیبخش هستند باشیم و مهارتهایی که اتلاف انرژی میکنند را کنار بگذاریم و به سمت کسب مهارتهای متعالی برویم که برای ما سلامتی، ثروت، شادی، روابط خوب و … را به بار بیاورند که خود اینها نیز مجموعه ارزشهایی هستند که در سطوح بالاتر هرم قرار دارند.
4- باور و ارزش
در این سطح به باورها و ارزشها پرداخته میشود چراکه باورها و ارزشهای ما هستند که میزان زیادی از رفتارهای ما را تولید میکنند و بر مهارتهای ما تأثیر میگذارند. باورها و ارزشها در عمیقترین لایههای ذهن قرارگرفتهاند و تأثیر بسزایی در شکلگیری شخصیت ما نیز دارند و اگر ما بتوانیم باورهای خود را تغییر دهیم میتوانیم بر لایههای پایین سطوح منطقی ذهن تأثیر بگذاریم و از این طریق مسیر تغییر را با سرعت بیشتری طی کنیم.
مثلاً فردی یک باور خود را تغییر میدهد این باور بر پنج مهارت او تأثیر میگذارد و زمانی که مهارتها تحت تأثیر قرار گرفتند ما رفتارهای متفاوت بیشتری از خود بروز میدهیم و آن رفتارها قابلیت اجرا در تمامی محیطها رادارند. اینیکی از دلایلی میباشد که در ان ال پی تغییر و تحول با سرعت و آسانی طی میشود؛ زیرا ما قادریم با ابزارهایی به سمت باورها و ارزشها که در سطح چهار ذهن و ضمیر ناخودآگاه قرار دارند برویم و با تغییر در عمیقترین لایههای ذهنی و مغزی تمام نظام وجودی و سطوح پایینتر را تحت تأثیر قرار دهیم.
سؤالی که در این سطح پرسیده میشود چرا است؛ زیرا چرای هر کاری به باور و ارزش ما نسبت به آن کار بستگی دارد و زمانی که از خود میپرسید چرا این کار و رفتار را انجام میدهم باور و ارزش پشت آن کار واضح میشود. بهعنوانمثال فردی همیشه در زندگی مالی خود دچار مسئله است و زمانی که از خود میپرسد چرا من پولندارم، جواب میرسد چون پول و کار کم هست، کمبود پول و کار باوری هست که این فرد دارد و این باور باعث شده تا ارزشی برای پول قائل نشود و به خاطر باور محدودش مهارتها و رفتارهای محدودکنندهای نیز از خود بروز دهد مانند اینکه کمخرج میکند یا لباسهای خوب نمیپوشد.
باکمی دقت متوجه میشوید که این باورهای ما هستند که انگیزه لازم را برای انجام یک مهارت یا رفتار در محیطهای مختلف در ما ایجاد میکنند و ارزشهای ما هستند که اجازه میدهند چه ساختاری وارد ذهن و مغز شود و رفتارها و مهارتها چگونه انجام شوند. مثلاً فردی که سلامتی را ارزشمند بداند مهارت ورزش کردن را یاد میگیرد و رفتارهای درستی نسبت بهسلامتی خود نشان میدهد.
5- هویت
هویت تصویری از خودمان است که مجموعهای از باورها و ارزشها آن را شکل میدهند. در بخش هویت سطوح منطقی ذهن به دنبال سؤال چه کسی هستیم و اینجاست که نقش ما در زندگی مشخص میشود. این نقش که از باورها و ارزشهای ما شکلگرفته تعیینکننده این است که ما چه آرزوهایی را داریم و به چه آرزوهایی خواهیم رسید.
بهعنوانمثال فردی که میگوید من آدم ضعیفی هستم به هویت خود اشاره میکند و ممکن است این ضعف در باورها و ارزشها یا در مهارت و رفتارهای او باشد چرا که هویت ما و تصویری که از خودمان داریم یا میسازیم از مجموع و کنارهم قرار گرفتن تمامی اینها ایجاد شده است و به محضی که از فرد سؤالات چرا، چگونه، چه چیز، کجا و چه وقت را میپرسید فرد را به سمت لایههای پایینی سطوح منطقی ذهن هدایت میکنید و مشخص میکنید علتی که فرد در سطح هویتی خود را ضعیف میداند کدام سطوح پایینی هست، هرچند این نکته را مدنظر داشته باشید که این هرم و تمامی سطوح موجود در آن به هم دیگر متصل هستند و یک شبکه و سیستم را به وجود میآورند که این سیستم در تمامی جنبههای شخصی، اجتماعی و سازمانی کاربرد دارد.
6- خانواده
در این سطح از سطوح منطقی ذهن ما به دنبال شکلدهی یک خانواده هستیم که این خانواده میتواند مجموعی از دوستان ما یا همسر و فرزندان باشد. در این سطح هست که ما به دنبال رسالت شخصی خود که در مقطعی درگذشته برای ما تعریفشده حرکت میکنیم و اگر رسالت خود را کشف نکردهایم به دنبال کشف آن میرویم. این سطح اولین سطح ورود به دنیای بالای هرم میباشد. از این نقطه است که ما پا به یک سیستم و خرد جمعی میگذاریم. در سطوح قبل ذهن و مغز و آگاهی شخصی را تغییر میدادیم و در این سطوح بالایی ما به سمت هوش و ذهن جهانی میرویم و آگاهی و روحی جَمعی مدنظر ماست و از نقطه من به ما و دیگران میرسیم. برای شناخت بیشتر رسالت در این سطح مقاله کشف رسالت شخصی را حتماً مطالعه کنید.
7- حرفه و شغل
در این سطح که یکی دیگر از ابعاد جهان بالای هرم سطوح منطقی ذهن میباشد ما در مسیر رسالت خود قرارگرفتهایم و بر اساس آن سیستمی را بنیان گذاشتهایم که در این سیستم به دنبال جواب این سؤالات هستیم که چه کسی یا کسان دیگران میتوانند بهره ببرند و با پاسخ به این سؤالات و ایجاد مسیرها و زمینههایی برای بهرهمندی دیگران از زیباییهای بی نهایت خداوند، مسیر جاری کردن نعمتها و ثروتهای جهان را گشودهایم.
8- اجتماع
در این سطح ما از مأموریت و رسالتی که برایمان تعریفشده و سیستمی را که شکل دادهایم پا فراتر میگذاریم و در سطوح منطقی ذهن سازمان و سیستم خود را به سمت فرا مأموریتی هدایت میکنیم که در آن اجتماعی بزرگ از انسانها و تمامی پدیدههای جهان را در برمیگیرند و همواره به دنبال خلق ارزش برای آنها میباشند.
9- نظام هستی
این سطح، سطحی میباشد که تمامی لایههای پایین سطوح منطقی ذهن را در برمیگیرد و ما در این سطح با رفتارها، مهارتها و توانمندیها و باورها و ارزشهایی که در مسیر رسالت خود به کار گرفتهایم و با ساخت سیستم و خانوادهای که همواره به دنبال خلق ارزش و منفعت برای اجتماعی هستند به سمت این حرکت کردهایم که در ساختارهای نظام هستی تغییر به وجود بیاوریم و اینجاست که ما هوش و آگاهی جمعی تمام پدیدارهای جهان را درک و آن را به کار گرفتهایم تا اثری ماندگار بر لوح جهان حک کنیم.
هرم سطوح منطقی ذهن یکی از زیباترین ساختارهای ان ال پی و جهان میباشد که امروز در زمینههای مختلف فردی و سازمانی در علوم متفاوت بسیار زیاد از آن استفاده میشود و در ان ال پی برای هر سطح کلی تکنیک و مباحث کاربردی وجود دارد که شما با مفاهیم عمیقتر هر سطوح و روشهای انجام آنها در دورههای پیشرفته آشنا میشوید. امیدوارم شما هم مثل من لذت برده باشید و با آگاهی که از این نظام بسیار زیبا به دست آوردهاید زندگی خود را به سمت مسیرهای متعالیتری هدایت کنید.
خلاصه مطلب:
سطوح منطقی ذهن یا هرم دیلتز در ان ال پی به لایههای تغییر در ذهن انسان میپردازد و انسان را در دو بعد فردی و جمعی به صورت ساختارمند مورد مطالعه قرار میدهد. در این هرم تمامی ابعادی که دنیای مادی و معنوی زندگی بشر را در بر میگیرند با سؤالات مشخصی مورد تحلیل و استخراج قرار میگیرند. ما با استفاده از این ساختار بسیار زیبای ان ال پی قادریم تغییراتی که میخواهیم در هر جنبهای از زندگی خود انجام دهیم را به صورت مشخص و ساختارمند به جلو ببریم و بدانیم که مسائل و چالشها در کدام سطح قرار دارند و چه تأثیری بر سطوح دیگر میگذارند و چطور باید آنها را تغییر داد یا اینکه مدلهای ارزشمند ذهنی در زمینههای مالی، جسمی، روابطی، معنوی و …. در این سطوح چطور قابلیت اجرا دارند.
با سپاس از شما که نظرات خود را در مورد این مطلب برای ما ارسال میکنید و به تهیه و تولید محتوایی باکیفیتتر به ما کمک میکنید.