هیپنوتیزم چیست ؟

بشر همیشه خواهان ایجاد تغییرات سریع در زندگی خود بوده است و علومی که در این راستا به انسان کمک کرده‌اند موردتوجه و استقبال بسیاری قرارگرفته‌اند. یکی از این علوم و دانشی که به ما کمک می‌کند تا تغییرات سریع و پایدار را باکیفیت بیشتری انجام دهیم هیپنوتیزم (Hypnosis) می‌باشد. در این مقاله یاد خواهیم گرفت هیپنوتیزم چیست و چه کاربردی دارد.

هیپنوتیزم امروزه در جهان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و در زمینه‌های علمی و غیرعلمی بسیاری مورداستفاده قرار می‌گیرد چراکه به‌عنوان ابزار قدرتمندی برای درمان‌های مختلف نیز به کار گرفته می‌شود. برای اینکه ما بتوانیم از این پدیده بسیار جذاب و کاربردی نهایت استفاده را ببریم نیاز داریم تا شناخت درست و صحیحی نسبت به کارکردهای که می‌تواند در رشد جنبه‌های مختلف زندگی بشر داشته باشد به دست بیاوریم و بدانیم هیپنوتزم چیست.

ما می‌توانیم با استفاده از دانستن این‌که هیپنوتیزم چیست در تمامی جنبه‌های مالی، روابطی، سلامتی فیزیکی و صدها موارد دیگر که مرتبط با مکانیزم‌های ذهن و مغز و ابعاد وجود انسانی است تغییرات بسیار اساسی را به راحت‌ترین شکل ایجاد کنیم که هدف من در این مقاله شناخت صحیح این پدیده و کاربردهای آن در زندگی و ان ال پی می‌باشد.

تاریخچه هیپنوتیزم چیست ؟

هیپنوتیزم مسیرهای مختلفی را طی کرده تا به ماهیت امروزی خود رسیده است. بشر با شناخت هیپنوتیزم و کارکرد آن متوجه شد که از قرون و اعصار بسیار دور مذاهب و مکاتب مختلف مانند مصریان باستان، شمن‌ها، هندوها و … از هیپنوتیزم به روش‌های مختلفی در آیین‌های درمانی خود استفاده می‌کردند و از تأثیرات آن در زندگی بهره مند می‌شدند.

تا اوایل قرن شانزدهم میلادی توجه چندانی به شناخت هیپنوتیزم نمی‌شد و رفته‌رفته با گسترش علم و دانش بشری مفهوم هیپنوتیزم چیست موردتوجه بیشتری قرار گرفت و اولین بار پزشکی به نام آنتوان مسمر (1815-1734) از آن در علم پزشکی استفاده نمود.

قبل از مسمر نیز افرادی مباحثی تحت عنوان میدان مغناطیسی و مغناطیس حیوانی را موردمطالعه قرار داده بودند و مسمر با استفاده از دستاوردها و نظریات قبلی و آزمایشات خود از مغناطیس حیوانی برای درمان افراد بهره می‌گرفت و باگذشت زمان و مطالعات افراد بسیاری در این زمینه و دنباله کردن نظریات مسمر آرام‌آرام مفهوم هیپنوتیزم امروزه شکل گرفت.

نام‌گذاری هیپنوتیزم

در سال‌های 1860- 1785 یک پزشک انگلیسی به نام جیمز برید مسمریسم یا همان نظریه مغناطیس حیوانی مسمر را موردمطالعه قرار دارد و این نظریه را رد نمود و برای اولین بار واژه هیپنوزیس را به کاربرد که این واژه از کلمه یونانی هیپنوز به معنای خواب گرفته‌شده بود که امروزه ما آن را به نام هیپنوتیزم می‌شناسیم.

هرچند هیپنوتیزم از کلمه خواب گرفته‌شده است درصورتی‌که شناخت و مطالعه دقیق آن باعث شده تا امروزه ما به این درک برسیم که هیپنوتیزم که گاهی اوقات به اسم خواب مصنوعی هم شناخته می‌شود درواقع حالتی از خواب نیست بلکه پدیده‌ای می‌باشد که در آن ما هشیار هستیم و در یک حالت آرامش و تمرکز عمیق مغز و ذهن به سر می‌بریم.

هیپنوتیزم چیست ؟

امروزه به دلیل عدم شناخت ماهیت درست هیپنوتیزم جنبه‌های خرافه‌محور بسیاری بیان‌شده است درصورتی‌که بسیار موضوع ساده و قابل‌درکی می‌باشد و هیچ‌گونه اسرار عجیب‌وغریبی ندارد و فقط وضعیت‌هایی در ذهن و مغز و فیزیولوژی ما می‌باشد که همگی ما هرروزه این حالت را بارها تجربه می‌کنیم.

تا حالا شده است که در هنگام انجام کاری چنان درگیر آن کار شده باشید و غرق آن شده باشید که هرچقدر اطرافیان شمارا صدا می‌زنند متوجه نمی‌شوید مثل‌اینکه در حال تماشای فیلمی بودید و هرچه قدر دوستتان شمارا صدا می‌زد متوجه نمی‌شدید در بیشتر شرایطی که ما در این حالت قرار داریم در حال تجربه یک حالت هیپنوتیزمی هرچند سطحی یا عمیق هستیم. این حالت آرامشی که در آن دقت و تمرکز بالایی داریم همان هیپنوتیزم می‌باشد که ما در سطح فرکانسی به اسم آلفا قرار داریم که محصول آن آرامش هست. پس هیپنوتیزم یک حالت آرامشی است که در آن سطح فرکانس‌های مغز ما در حالت آلفا قرار دارند.

کاربرد هیپنوتیزم درمانی و هیپنوتیزم چیست ؟

هیپنوتیزم یکی از ابزارهایی است که برای ایجاد تغییرات سریع در ذهن و مغز از آن استفاده می‌کنیم. تمامی تغییراتی که ما می‌خواهیم آن‌ها را ایجاد کنیم در ذهن و مغز ایجاد می‌شود و یکی از اجزایی که در ذهن و مغز و تغییرات ما نقش بسیار مهمی دارد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه می‌باشد.

برای درک بهتر کارکرد هیپنوتیزم باید مکانیزم‌ها و اصولی که بر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه حاکم است را بشناسیم. ناخودآگاه انسان جایگاه شخصیت و نظام باورها و ارزش‌هایی است که در حال خلق زندگی ما هستند و ما برای تغییرات اساسی در نظام باورها و ارزش‌ها و درکل شخصیتمان باید به سمت این حرکت کنیم که به فرایندها و برنامه‌هایی که در ضمیر ناخودآگاه قرار دارند که همان باورها و ارزش‌های ما هستند دست پیدا کنیم. برای شناخت و آشنایی بیشتر با عملکردهای ناخودآگاه مقاله ضمیر ناخودآگاه چیست را مطالعه کنید.

موضوع مهمی که در بحث هیپنوتیزم چیست وجود دارد این است که دریچه‌های ضمیر ناخودآگاه انسان از هنگام تولد باز است و با افزایش سن و منطقی شدن ما بر اساس سبک زندگی‌مان و ورودی‌هایی که می‌گیریم به‌مرور این دریچه‌ها بسته می‌شود و این دلیلی است که ایجاد تغییرات اساسی مانند تغییر باورها و شخصیتمان بدون شناخت ذات ضمیر ناخودآگاه و راه‌های نفوذ به آن کار چندان آسانی نیست.

موضوعی دیگری که وجود دارد این است که ضمیر خودآگاه نیز که وظیفه تحلیل و بررسی اطلاعات ورودی را بر عهده دارد هنگامی‌که ما می‌خواهیم تغییراتی را ایجاد کنیم به تحلیل می‌پردازد و سعی می‌کند با دلایل منطقی مانع از ایجاد تغییرات شود درنتیجه برای اینکه دریچه‌های ضمیر ناخودآگاه را بازکنیم و تغییرات را در آنجا ایجاد کنیم و از منطق‌ها و تحلیل‌های ضمیر خودآگاه به‌سادگی عبور کنیم نیاز به ابزاری داریم که این ابزار هیپنوتیزم می‌باشد.

البته لازم به ذکر است که امروزه هیپنوتیزم در علوم و دانش بسیاری مورداستفاده قرار می‌گیرد و کاربردهای مؤثر بسیاری دارد و ما نیز در ان ال پی ساختار متفاوتی از هیپنوتیزم را مورداستفاده قرار می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شوید. اگر برای اولین‌بار است که با ان ال پی آشنا می‌شوید یا تمایل به شناخت بیشتر این دانش دارید می‌توانید مقاله NLP چیست را مطالعه کنید و مطالب هیپنوتیزم را بهتر یاد بگیرید.

هیپنوتیزم و ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه

همان‌طور که گفتیم هیپنوتیزم یک حالت آرامش با تمرکز شدید ذهن و مغز می‌باشد و هنگام هیپنوتیزم ما با استفاده از ابزارهای زبان کلامی و غیرکلامی که همان بیان ما و فیزیولوژی‌مان است از کلمات و تن صدای خاصی استفاده می‌کنیم که این ساختارهای کلامی و تن صدا باعث می‌شود که فرکانس‌های مغز در حالت آلفا قرار بگیرد و دریچه‌های ناخودآگاه باز شود و خودآگاه ما در یک حالت ابهام قرار بگیرد و ما با کلام الگوهایی را در ضمیر ناخودآگاه قرار می‌دهیم که به‌مرور این الگو رشد می‌کند و نظام شخصیت افراد را در برمی‌گیرد.

درنتیجه ما برای دسترسی به ناخودآگاه با استفاده از دانستن هیپنوتیزم چیست از کلمات و ساختار مشخصی از جملات و تن صدای خاصی بهره می‌گیریم تا با ساختار کلمات و جملاتی که به کار می‌بریم ضمیر خودآگاه ما در حالت ابهام قرار بگیرد و راحت از مرزهای آن عبور کنیم و بعد از عبور از خودآگاه با تن صدای آلفا مغز را در حالت آلفا قرار می‌دهیم که در این حالت دریچه‌های ناخودآگاه باز می‌شود و ما قادریم برنامه‌ها و الگوهای جدیدی در آن ایجاد کنیم.

هیپنوز و فرکانس‌های مغزی

ما متوجه شدیم که برای ایجاد تغییرات نیاز داریم به ضمیر ناخودآگاه دست پیدا کنیم چراکه برنامه‌های ذهنی و مغزی ما که شامل باورها و ارزش‌ها ما می‌شوند و از تکرار احساسات و تفکرات ما شکل‌گرفته‌اند در ضمیر ناخودآگاه ما هستند و دائماً در حال خلق رفتارها و واکنش‌های ما می‌باشند و برای ایجاد تغییرات اساسی باید به سراغ این باورها در ناخودآگاه برویم و موانع را از سر راه برداریم.

حال سؤال اساسی که پیش می‌آید این است که ما چطور به ضمیر ناخودآگاه نفوذ کنیم و تغییرات موردنظر را در آن ایجاد کنیم. دسترسی به ضمیر ناخودآگاه رابطه مستقیمی با فرکانس‌های مغز دارد و ما قادریم در فرکانس مشخصی از مغز به ناخودآگاه نفوذ کنیم و هیپنوتیزم می‌تواند در این امر بسیار به ما کمک کند.

درواقع ما با هیپنوتیزم مغز را در سطح فرکانسی قرار می‌دهیم که در آن سطح دریچه‌های ضمیر ناخودآگاه باز می‌شود و قابلیت پذیرش برنامه‌های جدید را دارد که این کار یکی از اهداف اصلی ما در ان ال پی است و برای درک بهتر این موضوع باید بدانیم ارتباط انواع فرکانس‌های مغزی با عملکردهای موجود در هیپنوتیزم چیست .

فرکانس‌های مغزی

ما به‌طور کل 5 سطح فرکانس مغزی داریم که در هرکدام عملکردهای فکری، احساسی و فیزیولوژی ما متفاوت است که تمامی آن‌ها را در زیر موردبررسی قرار می‌دهیم و مشخص می‌کنیم هدف ما در هیپنوتیزم چیست و کدام‌ فرکانس در هیپنوتیزم مد نظر است.

1- گاما: در این سطح فرکانس‌های مغز ما بیش از 30 هرتز است که ما در حالت عصبانیت قرار داریم و به دلیل جلوگیری از آسیب به فرایندهای شخصیتی دریچه‌های ناخودآگاه در این حالت کاملاً بسته می‌باشند.

2- بتا: در این سطح فرکانس‌ها مغزی بین 14 تا 30 هرتز است که ما در حال انجام کارهای عادی روزمره خود هستیم.

3- آلفا: در این سطح فرکانس‌های مغزی بین 7 تا 14 هرتز می‌باشد که اصطلاحاً ما در حالت آرامش قرار داریم. سطح آلفا سطحی است که ما برای دسترسی به ناخودآگاه به آن نیاز داریم و در این سطح است که دریچه‌های ناخودآگاه باز است که ما با استفاده از هیپنوتیزم این سطح را آگاهانه برای مخاطبان ایجاد می‌کنیم و باورهای جدید را در ناخودآگاه افراد می‌کاریم این استفاده و کاربرد اصلی هیپنوتیزم در ان ال پی برای ایجاد تغییرات اساسی می‌باشد نه کارهای عجیب‌وغریبی که هیچ‌گونه ماهیت و تأثیر درستی ندارند.

اکثر فعالیت‌ها و کارهایی که افراد در مکاتب و مذاهب مختلف مانند مراقبه، دعا و عبادات خاص انجام می‌دهند برای ایجاد این حالت و دستیابی به آلفا و رسیدن به منابع بی‌نهایت ضمیر ناخودآگاه است و هدف ما در ان ال پی از هیپنوتیزم نیز دسترسی به ناخودآگاه و دنیای بی‌نهایت آن و ایجاد تغییرات اساسی و پایدار در آن است. در واقع در یک تعریف ساده و بسیار جامع هیپنوتیزم و حالت آلفا همان آرامش ذهنی و جسمی است.

4- تتا: در این سطح فرکانس‌های مغزی ما بین 4 تا 7 هرتز است که در حالت خواب سبک قرار داریم.

5- دلتا: در این سطح فرکانس‌های مغزی بین 5/0 تا 4 هرتز است که ما در حالت خواب عمیق قرار داریم.

ان ال پی و هیپنوتیزم

یکی از علومی که بسیار متفاوت و مؤثر هیپنوتیزم را به خدمت گرفته ان ال پی می‌باشد. ما در ان ال پی از روش خاصی از هیپنوتیزم به نام هیپنوتیزم اریکسونی استفاده می‌کنیم که این روش توسط بنیان‌گذاران ان ال پی آقای ریچارد بندلر و جان گریندر از ساختارهای کلام هیپنوتیزمی دکتر میلتون اریکسون مدل‌سازی شده است.

دکتر اریکسون یکی از نوابغ و بهترین هیپنوتیزرهای دوران خود شناخته می‌شود. ایشان بنیان‌گذار انجمن بالینی هیپنوتیزم آمریکا در سال 1957 می‌باشد و شهرت ایشان به دلیل به وجود آوردن نوعی جدید و بسیار مؤثر و متفاوتی از هیپنوتیزم می‌باشد که روش‌های ایشان توسط بنیان‌گذاران ان ال پی استخراج و مدل‌سازی شده و امروزه در ان ال پی آموزش داده می‌شود و قسمت اعظمی از ان ال پی را هیپنوتیزم اریکسونی شکلی می‌دهد. برای آشنایی بیشتر با نحوه چگونگی وارد شدن هیپنوتیزم به ان ال پی مقاله  تاریخچه ان ال پی را مطالعه کنید.

خلاصه مطلب:

در مفهوم هیپنوتیزم چیست آموختیم، هیپنوتیزم یکی از ابزارهای بسیار سریع و مؤثر برای ایجاد تغییرات در ان ال پی می‌باشد. این پدیده یک وضعیت فرکانسی مغز می‌باشد که در طول دوران مختلف بشر از آن برای تحول و دگرگونی بهره ‌گرفته است. در واقع این سطح فرکانسی که حالت آلفای مغزی نام دارد به ما این قابلیت را می‌دهد تا دریچه‌های ضمیر ناخودآگاه که محل شخصیت و نظام باورها و ارزش‌های ماست را باز کنیم و هدف و خواسته مورد نظرمان را در هسته ناخودآگاه قرار دهیم تا از این طریق هدف ما در نظام تحقق در وجود ما و جهان هستی قرار بگیرد.